سه‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۶ - ۱۳:۴۳
۰ نفر

آذر مهاجر: برنامه‌سازی‌ مخصوصا در عصر رسانه‌ها و آنجا که مخاطب دستش برای انتخاب باز است، کار ساده‌ای نیست

آن هم مخاطبی که به لحاظ درک و شناخت و دانش در حد و اندازه‌ای است که به سادگی هر کاری را نمی‌پذیرد و حتی تا حدودی با چند و چون برنامه‌سازی‌ نیز آشناست و میزان دانش و خلاقیت برنامه ساز را با یک نگاه گذرا به اثرش در می‌یابد.

گاه پیش آمده در میان برنامه‌های سیما شاهد آثاری باشیم که جایی بین کلیشه و نوآوری معلق مانده‌اند. از این دست برنامه‌ها می‌توان به صندلی خالی اشاره کرد که دوشنبه‌ها حوالی ساعت21و30 از شبکه 3 سیما پخش می‌شود. صندلی خالی یک برنامه تاریخی است و از همین رو این قابلیت را دارد که برنامه‌ای جذاب باشد و در عین حال کمی بی‌توجهی به ساختار چنین اثری می‌تواند آن را به برنامه‌ای کسالت‌بار بدل کند. اما این برنامه نه از جذابیتهای ساختاری خالی است و نه آنقدر از خلاقیت و نوآوری در آن خبری هست که بتوان به جرات گفت برنامه‌ای دیدنی است. صندلی خالی زمان پخش مناسبی دارد و این خود از جمله مولفه‌هایی است که در جذب مخاطب نقش دارد. برنامه‌ای تاریخی است و از این منظر هم برای خودش مخاطبانی جدی و پیگیر دارد. 

از جمله بخش‌های دیدنی آن می‌توان به روایت‌ها و داستان‌های تاریخی مجری اشاره کرد. برای این بخش‌ها از پژوهشگر  توانمندی چون خسرو معتضد دعوت به همکاری شده و او نیز با استفاده از تجربه، توانسته تا حدی به برنامه خدمت کند. اما حتی حضور او هم نتوانسته ضعف ساختاری اثر را بپوشاند. اجرای معتضد در قالب روایت و داستان، کار تازه‌ای در مقوله اجرای برنامه‌های تلویزیونی و تاریخی نیست اما جذابیت قصه گویی می‌تواند تا همیشه مستدام باشد به این شرط که راوی در جایگاهی تعریف شده و محکم قرار گرفته باشد، نه اینکه حضور او سایر بخش‌های یک برنامه را تحت الشعاع قرار دهد.

روایت‌های این برنامه حکایت از تمایل برنامه ساز برای ساخت برنامه‌ای کم و بیش نو دارند، اما در کناراین، بخش‌های مربوط به مباحث کارشناسی به حدی خشک و غیرمنعطف از کار درآمده و چنان کارشناسان برنامه عصا قورت داد‌ه‌اند که مخاطب می‌ماند خودش را برای دیدن یک برنامه خشک و جدی و کلیشه‌ای آماده کند یا قرار است در قالبی نو برنامه‌ای تاریخی را تماشا کند!از همه این موارد که بگذریم انتخاب نام صندلی خالی که یادآور برنامه صندلی داغ است به این احتمال قوت می‌دهد که یا تولیدکنندگان این برنامه اصولا با خلاقیت میانه ای نداشته‌اند و به‌دلیل ناتوانی تقلید و کپی برداری از نوع نه چندان واضح را به ساخت برنامه‌ای بدیع ترجیح داد‌ه‌اند یا اینکه اصولا تمایل به نو آوری داشته‌اند اما شتابزدگی‌های رایج تلویزیون دستشان را بسته‌است. در هر 2 صورت مخاطب یک چیز عایدش شده: برنامه‌ای که بین کلیشه و نوآوری معلق مانده است.

کد خبر 38297

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز